پژوهشگران میگویند در صنایع داناترین و مفیدترین کارمندان زیر رگبار درخواستهای همهی همكاران شان در شرکت قرار میگیرند تا اینکه در نهایت دچار فرسودگی شغلی میشوند و کارشان را ترک میکنند.
در آخرین شمارهی مجلهی هاروارد بیزینس ریویو، تیمی از پژوهشگران استدلال میکنند افزایش مداوم کار گروهی در حال تضعیف عملکرد سازمانها است.
یکی از پژوهشگران مقالهی هاروارد بیزینس ریویو به نام باب کراس، استاد بازرگانی در دانشگاه ویرجینیا، که ۲ دهه است دربارهی تاثیرات شبکههای کار گروهی پژوهش میکند، میگوید ” در ۱۰ سال اخیر شاهد افزایش بسیار زیاد فشار کار گروهی” بودهاست.
بخشی از این افزایش ناگهانی را به نوآوریهای فناوری مانند ایمیل و رسانههای اجتماعی نسبت دادهاند، چون این امکان را فراهم میکند که در لحظه به آسانی با همکاران در سراسر دنیا ارتباط برقرار کنید.
اما کراس همچنین استدلال میکند یک عامل دیگر که کمتر مشهود است، نحوهی توسعهی ساختاری در سطح سازمانها است.
کراس میگوید در بسیاری از صنایع دانش شغلی به حدی تخصصی شدهاست که برای آدمهایی که در بخشهای مختلف هستند، کار گروهی امری ضروری است.
ممکن است در ظاهر این پیشرفتها چیز خوبی به نظر برسند. کراس میگوید وقتی از کار گروهی صحبت میشود، واکنش آنی کارمندان این است: “همه فکر میکنند ما به کار گروهی بیشتری نیاز داریم.”
حتی ممکن است رهبران ارشد از معایب کار گروهی آگاه نباشند، برای مثال، ممکن است برترین کارمندانشان بار زیادی را به دوش بکشند و در معرض خطر ترک کار باشند. علتاش تا حد زیادی این است که بسیاری از درخواستهایی که از این کارمندان میشود برای همه “نامحسوس” است.
کراس و همکاراناش در ۲۰۱۱ در مقالهای دربارهی تاثیر کار گروهی در تغییر و نحول کارمندان، نوشتند: “ما در پژوهشمان بارها با مدیرانی صحبت کردیم که در حیرت بودند چرا بهرهوری یک کارمند پایین میآید، تا اینکه توانستند ببینند آن کارمند به خاطر روابطش چه بار سنگینی را به دوش میکشد.”
به عبارت دیگر، ممکن است رهبران فکر کنند درخواستهایشان و وظایفی که محول میکنند تنها چیزی است که وقت یک کارمند را میگیرد، و درک نمیکنند هر یک از همكاران همان کارمند، او را به سویی میکشد. بنابراین وقتی آن کارمند دچار فرسودگی شغلی میشود- یا بدتر از آن شرکت را ترک میکند- نمیتوانند علتاش را بفهمند.